رمضان ماه مهمانی خداست. ماه بندگی. ماه عاشق. ماهی پُر شکوه که در آن مسلمانان باری دیگر عشق خود را به خداوند متعال اعلام می کنند. ما نیز امروز و در این مطلب شعر ماه رمضان با مضامین مختلف را گردآوری کرده ایم. اشعار ویژه کوتاه و بلند ماه رمضان را می توانید در شبکه های اجتماعی استفاده کنید
شعر و اشعار ویژه ماه رمضان
(ماه استغفار)
سلامم بر تو ای ماه شریف و ماه بی همتا
درودم بر تو ای ماه عزیز خالق یکتا
سلامم بر تو ای ماه دعا ای ماه آمرزش
درودم بر تو ای ماه ثنا ای ماه آمرزش
سلامم بر تو ای ماه ورع ای ماه استغفار
درودم بر تو ای ماه نماز و ماه استغفار
سلامم بر تو ای ماه فضیلت ماه آزادی
درودم بر تو ای ماه عزیمت ای مه شادی
سلام بر تو ای ماه هدایت ای مه ایمان
درودم برتو ای ماه عنایت ای مه سبحان
سلامم بر تو ای ماه تلاوت ای مه فرقان
درودم بر تو ماه شهادت ای مه قرآن
سلامم بر تو ای ماه مبارک ماه وعظ و پند
درودم بر تو ای ماه سالک ای مه پیوند
سلامم بر تو ای ماه ولایت ای مه والا
درودم بر تو ای ماه سعادت ای مه رعنا
شعر ماه رمضان
✅ مطلب مشابه: متن ادبی در مورد ماه رمضان + مجموعه جملات ادبی زیبا در وصف ماه رمضان
شعر بلند ماه رمضان
(آب توبه)
سحر بخیز تجدید وضو کن
به آب توبه خود را شستشو کن
اگر خواهی شوی پاک از پلیدی
به درگاه خدای خویش رو کن
به شکر نعمتش تا می توانی
لبت را آشنا با ذکر او کن
در رحمت به رویت کرده حق باز
به او رو آور و دفع عدو کن
گدای درگه حق شو به عالم
گدایی گر کنی با آبرو کن
هرآنچه درد دل داری به عالم
سحر با حقتعالی گفتگو کن
اگر خواهی تو فیض از محضرحق
از او توفیق طاعت آرزو کن
شعر ماه رمضان
با سنگ هر گناه پرم را شکسته ام
آه ای خدا ، خودم کمرم را شکسته ام
نه راه پیش مانده برایم نه راه پس
پلهای امن پشت سرم را شکسته ام
من دانه دانه اشک خودم را فروختم
نرخ طلایی گهرم را شکسته ام
دیگر مرا نشان خودم هم نمی دهند
آیینه های دور و برم را شکسته ام
دنیا شکست خورده تر از من ندیده است
حالا به سنگ خورده ، سرم را شکسته ام
آرام کن مرا و در آغوش خود بگیر
حالا که بغض شعله ورم را شکسته ام
راهم بده به باغهای شجرهای طیبه
من توبه کرده ام ، تبرم را شکسته ام
حالا ببین که به غیر از گدا شدن
در پیشگاه تو هنرم را شکسته ام
امشب طلب عشق زِدلدار کنیم
شیطان رجیم را سر دار کنیم
امر فرجش اگر مهیا باشد
این ماه کنار یار افطار کنیم(انشاالله)
رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرامستعد سفر شهر خدا کرد مرا
از گلستان کرم طرفه نسیمی بوزیدکه سراپای پر از عطر و صفا کرد مرا
نازم آن دوست که با لطف سلیمانی خویشپله از سلسله دیو دعا کرد مرا
فیض روح القدسم کرد رها از ظلماتهمرهی تا به لب آب بقا کرد مرا
من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهیلایق مکتب فخر النجبا کرد مرا
در شگفتم ز کرامات و خطاپوشی اومن خطا کردم و او مهر و وفا کرد مرا
دست از دامن این پیک مبارک نکشمکه به مهمانی آن دوست ندا کرد مرا
زین دعاهاست که با این همه بی برگی و ضعفدر گلستان ادب نغمه سرا کرد مرا
هر سر مویم اگر شکر کند تا به ابدکم بود زین همه فیضی که عطا کرد مرا
شعر زیبای ماه رمضان
(گناه)
با سنگ هر گناه پرم را شكسته ام
آه اي خدا ، خودم كمرم را شكسته ام
نه راه پيش مانده برايم نه راه پس
پلهاي امن پشت سرم را شكسته ام
من دانه دانه اشك خودم را فروختم
نرخ طلايي گهرم را شكسته ام
ديگر مرا نشان خودم هم نمي دهند
آيينه هاي دور و برم را شكسته ام
دنيا شكست خورده تر از من نديده است
حالا به سنگ خورده ، سرم را شكسته ام
آرام كن مرا و در آغوش خود بگير
حالا كه بغض شعله ورم را شكسته ام
راهم بده به باغهاي شجرهاي طيبه
من توبه كرده ام ، تبرم را شكسته ام
حالا ببين كه به غير از گدا شدن
در پيشگاه تو هنرم را شكسته ام
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
مقام اصلی ما گوشه خرابات است
خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد
بهای باده چون لعل چیست جوهر عقل
بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد
نماز در خم آن ابروان محرابی
کسی کند که به خون جگر طهارت کرد
فغان که نرگس جماش شیخ شهر امروز
نظر به دردکشان از سر حقارت کرد
به روی یار نظر کن ز دیده منت دار
که کار دیده نظر از سر بصارت کرد
حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد
اشعار ماه رمضان
ماه برکت زِ آسمان می آید
صوت خوش قرآن و اذان می آید
تبریک به مؤمنینِ عاشق پیشه
تبریک،بهار رمضان می آید
شعر کوتاه ماه رمضان
امشب طلب عشق زِدلدار کنیم
شیطان رجیم را سر دار کنیم
امر فرجش اگر مهیا باشد
این ماه کنار یار افطار کنیم(انشاالله)
حسین وکیلی زارچ
✅ مطلب مشابه: دل نوشته ماه رمضان + جملات و اشعار احساسی در مورد ماه رمضان
شعرهای زیبای ماه رمضان
آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟
آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست
باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست
سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست
تاکه معلوم شود طالب دیدار کجاست
بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب
تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست
مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید
سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست
ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار
تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست
حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد
در و دیوار زند داد خریدار کجاست
آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور
گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست
من ژولیده به آوای جلی می گویم
آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست
ژولیده نیشابوری
اشعار زیبا ماه روزه
خبر آمد که بهار دل ما آمده استمژده ی کم شدن فاصله ها آمده استباز از عرش خداوند ندا آمده استبندگان ماه خدا، ماه خدا آمده استمن که پابند هوس ها و گناهم چه کنم؟نفسِ سوخته ای در تهِ چاهم چه کنم؟خبر آمد که کریم آمد و در واشده استسفره پرداز قدیم آمد و در وا شده استاسم رحمان و رحیم آمد و در وا شده استدرد عصیان مرا خویش مداوا شده استآی مردم به خدا ربِّ رحیمی داریمسجده آرید، خداوند کریمی داریمای که بخشنده ی هر جرم و گناهی، العفوبه پشیمان شدگان نیز پناهی، العفومن پشیمان شده ام؛ نیم نگاهی، العفویا الهیّ و الهیّ و الهی العفوسائلی را به سر سفره ی خود راه بدهمن گدای توأم ای حضرت الله- بده!-یارب این سوخته دل را که محک لازم نیستبچه ای را که کتک خورده، فلک لازم نیستگرد خوان تو فقیرم من و شک لازم نیستتا سر سفره حسین است نمک لازم نیستبه لبم خورد کمی آب، مرا بخشیدندای فدای لب ارباب، مرا بخشیدند
امیر عظیمی
شعر تبریک ماه رمضان
آمد رمضان و آسمان آبی شدشبهای زمین ، دوباره مهتابی شدهستی ، به نماز عاشقی قامت بستعالَم ، غزل خجسته نابی شد
آمد رمضان و تا خدا ما را بردتا چشمه روشن دعا ما را بردما را ز لباس عافیت عریان کردتا سبزترین ِ سجدهها ، ما را برد
آمد رمضان و کاش میدانستیای ُکشته آب و آش! میدانستیدنیاست که میخورد تو را با شهوتکاش ای دل آش و لاش! میدانستی
آمد رمضان و دست شیطان بسته ستدرهای زمین به روی انسان بسته ستوقت ست ز سمت معصیت برگردیچون راه گناه ، ای مسلمان بسته ست!
ماه رمضان و جان تو در خواب سترخوت زدهای ، جهان تو در خواب ستهنگام سحر ، لبان جسمت بازستاما دل شب نشان تو ، در خواب ست
ماه رمضان و سفره افطاریهنگام سحر، َنفَس َنفَس ، بیداریاز روزه اگر همین َقدَر میفهمیمصداق ریاضت است و خود آزاری!
ماه رمضان و روزهای … ؟ معلوم ست !در حسرت آب و کوزهای ! معلوم ستبسته ست لب تنت ، ولی جانت نهغم میخوری و ُرفوزهای! معلوم ست
آمد رمضان، ز خواب غفلت برخیزگل کرد سپیده سعادت، برخیزبشکاف فلک را و چو حافظ ، سرمستطرحی دگر انداز و ز عادت برخیز
چند رباعی از رضا اسماعیلی
اشعار ماه خدا
شب رفت و نسیم سحر آهسته روان شد«از خواب گران خیز»، که گلبانگ اذان شدبا خویش جهاد آورم،المنت و اللهیاران خدا،ماه شریف رمضان شددر ماه شریفم،به خدا ،از خودم آزاداز چون و چرا رسته و از درد و غم آزادچندیست، که در فکر دل خود شده ام مندور از همه هنگامه ز فکر شکم آزاداین نفس خداداد بود سنجش ایمانهان، تا نکنی یک سر مو لغزش ایمانگر پنج خواس من و تو روزه نگیردیک روزه ی تن نیز بود کاهش ایمانای آنکه نهان روزه و ایمان بشکستییک لحظه به چشم دل خود بین که که هستی؟تو مست خودی، مست خدا نه، چه بگویمدر جام دلت باده مهرش نپرستیآن روز مبادا نشناسیم خدا راآن روز مبادا، که شریعتزده باشیم
عالمخان عصمتی
شعر مذهبی رمضان
نوروز دل مومن ،ماه رمضان آمدآن شوق ز جان رفته برگشته به جان آمدآریم دمی تا یاد از فصل خزان خوداین ماه بهارستان هنگام خزان آمدچون سیلی آگاهی بر گوش گران مااین ماه دل آگاهی چون بانگ اذان آمدتا عقل به کار آرد، تا عشق به بار آردگویا که چو «بسم الله» از دل به زبان آمدشیرینی ناتکرار دارد همه اوقاتشاین ساعت ناتکرار تکرار چه سان آمدپیغام خدا آید از بهر پیمبرهاپیغام خدا این دم بهر همگان آمد
ارباب قربان
شعر ماه رمضان از حافظ
حافظ منشین بی می و معشوقه زمانی
که ایام گل و یاسمن و عید صیام است
عید است و آخر گل و یاران در انتظار
ساقی به روی یار ببین ماه و می بیار
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر کزین تازه براتم دادند
روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست
می زخمخانه به جوش آمده می باید خواست
نوبه زهد فروشان گران جان بگذشت
وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست
ساقی بیار باده که ماه صیام رفت
در ده قدح که موسم ناموس و نام رفت
وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم
عمری که بی حضور صراحی به جام رفت
زان می عشق کزان پخته شود هر خامی
گرچه ماه رمضان است بیاور جامی
زان باده که در میکده عشق فروشند
ما را دو سه پیمانه بده گو رمضان باش
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
روزه هر چند که مهمان عزیز است ای دل
صحبتش موهبتی دان و شدن انعامی
شعر تک بیتی ماه رمضان
روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری افطار رطب در رمضان مستحب است
گر در مه صیام شود خوانده این مدیح
بر تو بخیر باد مدیح و مه صیام
یاد لبهای ترک خوردهات انداخته است
دل ما را عطش لحظهی افطار، حسین (ع) !
باطن روزه رسیدن به مقام روضه است
کربلا شهر خدا و رمضان شهر خداست !
بازآ که در فراق تو چشم امیدوار
چون گوش روزه دار بر « الله اکبر » است
تشنهی یک لحظه دیدار تو ام، حال مرا
روزهداری لحظهی افطار میفهمد فقط
ماه خدا رسید و دلم آرزو نمود
مهمان کنار سفره افطارتان شوم
شعر رباعی ماه رمضان
تو سر زدی و به ما نگاهی داری
در خانه اهل عشق راهی داری
قربان تو و هلال ابروی تو من
ای ماه خدا چه روی ماهی داری !
سید حبیب حبیب پور
آمد رمضان، گرسنه مسکین و غنی
ما شد به قدوم رمضان، تو و منی
ابلیس که افسار همه دستش بود
خوردست از این روزه ما تو دهنی
سید حسین موسوی
آمد رمضان و ما مسلمان شدهایم
بازیگر نقش خوب سلمان شدهایم
یک عمر اگر خادم شیطان بودیم
حالیست کنون خسته ز عصیان شدهایم
سید حسین موسوی
شعر دو بیتی ماه رمضان
ماه صیام، ماه خداوند ذوالعطیست
ماه وفور فیض و کرامات کبریاست
ماه صعود روح به اوج فضیلت است
ماه نزول مائده رحمت خداست
باز آى و دل تنـگ مرا مونس جان بـاش
وین سوخته را محـرم اســرار نهان بـاش
زان باده که در میکده عشق فروشند
ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش . . .
قُل قُل گرم سماور در اتاق
میبرد من را به عصر کوزهها
میبرد تا لحظهی افطارها
میبرد من را به ماه روزهها . . .
ماه برکت زِ آسمان میآید
صوت خوش قرآن و اذان میآید
تبریک به مؤمنینِ عاشق پیشه
تبریک، بهار رمضان میآید
شعر کوتاه ماه رمضان
رمضانا تو بهترین ماهی
چون که ماه ضیافت اللهی
خوش عمل هر که بود در رمضان
ترک منکر نمود در رمضان
ای که ماهی روزه داری میکنی
دین حق اینگونه یاری میکنی
تشنه چون گشتی در این ماه خدا
پس نما یاد از عطش در کربلا
روزه داران ای خوشا بر حالتان
عرشیان در حسرت اقبالتان
روزه تکلیفی برای انبیاست
در کلاس بندگی این فخر ماست
مرحبا ای روزه داران مرحبا
ای سراپا نور ایمان مرحبا
چون خدا بیند لبان روزه دار
میکند نزد ملائک افتخار
خوش به حالت ای عزیز روزه دار
ای که هستی دین حق را افتخار
حضرت حق انتخابت کرده است
جزو مشتاقان حسابت کرده است
در این ماهی که روزش روزه هستی
کنار سفرهی رحمان نشستی،
در آن ساعت که سائل را جواب است
دعای روزه داران مستجاب است
با نام خدا که هر چه داریم از اوست
آماده شوم کنم اطاعت از دوست
ماه رمضان که بزم طاعت بر پاست
در محضر او ادب نمودن نیکوست
رمــضــان امــتــــداد جــــاده نــــور
در گذرگاه هــر مــــسلمــان است
رمــضــان چــلچــراغ نـــور افـشان
در شبــستان قلــب انـسان است
رمضان شهر عشق و عرفان است
رمضان بحر فیض و احسان است
رمــضــــان، مــاه عــتــرت و قــرآن
گــــاه تــــجدید عهد و پیمان است
رمضان آمد و روان بگذشت
بود ماهی به یک زمان بگذشت
شب قدری به عارفان بنمود
این معانی از آن بیان بگذشت …
نماز و روزه و افطار عشق است
سحر خوردن کنار یار عشق است
نه یک بار از کنار خیمه گاهش
گذشتن بل هزاران بار عشق است
شنیدم هاتفی در آسمان گفت
غم دل گر خورد غمخوار عشق است
بیا مهدی که بی تو روزه سخت است
بیا فتح خانه با دلدار عشق است
کوله بارت بر بند….
شاید این چند سحر فرصت آخر باشد…
که به مقصد برسیم…
شناسیم خدا را و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم!!
“حلول ماه رمضان مبارک”
بـر هــر نفست اشاره دارد رمضان
بر عشق و عطش نظاره دارد رمضان
در ظلمت بیکرانه ی شبهامان
دریا دریا ستاره دارد رمضان